ماجرای یک نفوذی در تیم هستهای/ چرا ظریف به «شعبانی» اعتماد کرد؟
تاریخ انتشار: ۶ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۰۳۵۷۶
خبرگزاری مهر- گروه سیاست؛ مذاکرات هستهای که از سال ۹۲ آغاز شد علیرغم آنچه در متن این مذاکرات اتفاق میافتاد و رسانهها آن را بازتاب میدادند، حاشیههایی را با خود به همراه داشت، حاشیههایی از جنس نفوذ دستگاههای اطلاعاتی کشورهای غربی که از نگاهها به دور بود اما در عین حال بر متن اصلی مذاکرات تأثیر میگذاشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از اعضای تیم هستهای که چند سال پس از انعقاد برجام به اتهام جاسوسی برای بیگانگان بازداشت شد، «عبدالرسول دریاصفهانی» بود. او نماینده بانک مرکزی و مسئول امور بانکی تیم مذاکره کننده هستهای بود و به گفته محسنیاژهای سخنگوی وقت قوه قضائیه، «از جمله کسانی بود که متهم به جاسوسی و ارائه اطلاعات به بیگانگان بود و با دو سرویس جاسوسی ارتباط داشت»
اما دریاصفهانی تنها فردی نبود که از تیم مذاکره کننده هستهای، برای دستگاههای اطلاعاتی غرب جاسوسی میکرد و به آنها اطلاعات میداد. سریال «گاند و» که در ایام نوروز از سیمای جمهوری اسلامی پخش میشود و به موضوع نفوذ غربیها در تیم مذاکره کننده هستهای میپردازد، ماجرای جاسوسی فردی با نام «محمدعلی شعبانی» را به تصویر کشیده است.
در مجلس دهم کمیتهای تحت عنوان «کمیته تحقیق و تفحص از افراد دارای تابعیت مضاعف، گرین کارت و اقامت» تشکیل شد و لیست ۱۰۰ نفرهای از مقامات و مسئولان کشور تهیه و در آن تاکید شد که این فهرست افرادی است که خود یا خانوادهشان براساس مدارک موجود قریب به یقین دارای تابعیت، اقامت و یا گرین کارت سایر کشورها هستند.
نام عبدالرسول دریاصفهانی، پس از نام محمد نهاوندیان، در صدر این لیست قرار دارد و سمت آن علاوه بر مسئول کمیته مالی-بانکی هیئت مذاکره کننده هستهای، مشاور رئیس بانک مرکزی هم درج شده است.
اما پس از نام دریاصفهانی در فهرست ۱۰۰ نفره مسئولین دوتابعیتی، نام «محمدعلی شعبانی» به چشم میخورد، فردی که در گزارش کمیته تحقیق و تفحص، مشاور وزیر امور خارجه معرفی و تابعیت دوم آن نیز سوئد عنوان شده است.
در این گزارش آمده است: «نامبرده تحصیلات خود را در لندن به اتمام رساند و سابقه فعالیت در شبکه پرستیوی و مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام دارد. تا مهر ۹۳ به عنوان مسئول رسانهای هیئت مذاکره کننده هستهای حضور داشته و پس از آن از کشور خارج شده است.»
محمدعلی شعبانی ایرانی تباری است که در سوئد متولد شده و بعد از گذراندن تحصیلات مقدماتی به دانشگاه بیرمنگام انگلستان رفته و در رشته روابط بین الملل تحصیل کرده است.
شعبانی در توئیتر، خود را سردبیر فعلی سایت amwaj.media و سردبیر سابق Almonitor معرفی کرده است. سایت امواج مدیا، بیوگرافی شعبانی را اینگونه آورده است: «محمد علی شعبانی، سردبیر امواج مدیا، پژوهشگر دورهی دکترا در دانشگاه سواز لندن است. تحقیقات وی در آنجا بر روابط ایران و عراق ِ پسا صدام متمرکز است»
شعبانی در سال ۱۳۸۶ به عنوان کارآموز در شورای ملی ایرانیان آمریکا یا نایاک فعالیت میکرد و همان سال نیز سفری به اسرائیل داشت و با نهادها و افراد بسیاری از جمله «مئیر جاودانفر» دیدار کرد. او با وجود اینکه به اسرائیل سفر کرد و عضو نایاک هم بود، اما به استخدام پرستیوی درآمد.
سال ۱۳۹۰، محمدعلی شعبانی سردبیر نشریه انگلیسی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام که فصلنامه شورای روابط خارجی (Iranian Review of Foreign Affairs) نام داشت، شد. فصلنامهای که پیش از شعبانی، سیدحسین موسویان سردبیری آن را برعهده داشت. پس از انتخاب حسن روحانی در سال ۹۲ بعنوان رئیسجمهور، شعبانی به حلقه اطرافیان رئیسجمهور از جمله اسماعیل سماوی خواهر زاده روحانی نزدیک شد و توانست جایی در تیم هستهای برای خود باز کند.
شعبانی به دلیل همکاریهای گستردهای که با رسانههای مطرح جهان از جمله «نیویورک تایمز، گاردین، بلومبرگ، کریستین ساینس مانیتور، اکونومیست، الجزیره، خبرگزاری فران سه، سیانان، لوبلاگ، نشنال این ترست، بی بی سی» داشته است، در تیم هستهای مسئولیت اطلاعرسانی و روابط عمومی را برعهده گرفت و اعتماد اعضای اصلی تیم مذاکره، بخصوص محمدجواد ظریف را جلب کرد.
۱۱ شهریور ماه ۱۳۹۷ که محمدجواد ظریف برای پاسخ به سوال جواد کریمی قدوسی درخصوص چرایی حضور ۴ فرد دوتابعیتی شامل «عبدالرضا دریاصفهانی، سیروس ناصری، مشکان مشکور و محمدعلی شعبانی» در تیم مذاکره کننده هستهای، به مجلس رفت، در دفاع از محمدعلی شعبانی و ۳ فرد دیگری که مورد اشاره کریمیقدوسی بود، گفت: «در وطنپرستی و توجه به منافع ملی این افراد تردید نداریم»، وزیر امور خارجه همچنین درخصوص شعبانی گفت: «آقای شعبانی نیز هیچگاه در مذاکرات حضور نداشتند و از وی به عنوان کمک در روابط عمومی استفاده میشد؛ کمک بسیار خوبی هم کردند»
ظریف همچنین افرادی نظیر شعبانی را سرمایههای ملی عنوان کرد و گفت: «اگر شما نگاه کنید دولت عربستان سعودی میلیونها دلار برای روابط عمومی خرج میکند و از شرکتهای مختلف صهیونیستی استفاده میکند، ما از هیچکدام از اینها استفاده نمیکنیم، فقط از ایرانیان استفاده میکنیم. معتقدم ایرانیها بزرگترین سرمایه ما در خارج از کشور هستند و باید از آنها استفاده کنیم، امیدوارم همه دوستان ما در مجلس شورای اسلامی و در قوای مختلف کمک کنند تا از این سرمایه ملی استفاده شود»
شاید بتوان گفت یکی از دلایل اعتماد محمدجواد ظریف به شعبانی این بود که وی با استفاده از ارتباطات گسترده شعبانی با آمریکاییها و سازمان نایاک، ملاقاتهایی با گری سیک، علی واعظ، روزبه پارسی و برخی دیگر از سیاسیون آمریکا انجام داد.
محمدعلی شعبانی این روزها در لندن زندگی میکند اما هنوز هم ارتباطات زیادی با منابع داخلی ایران دارد. در آخرین نمونه، شعبانی در توئیتی به سفر وزیر خارجه چین به تهران اشاره میکند و به نقل از یک منبع ایرانی از دیدار «وانگیی» با علی لاریجانی در این سفر خبر میدهد و میگوید: «وزیر خارجه چین در مدت اقامت خود در تهران، علاوه بر رئیسجمهور روحانی و ظریف وزیر امور خارجه، با لاریجانی رئیس سابق مجلس دیدار خواهد کرد. منابع ایرانی به من گفتهاند لاریجانی از ساختمان وزارت امور خارجه در شمال تهران، مسئولیت هماهنگی سند همکاری ایران و چین را بر عهده دارد»
این در حالی است که تا قبل از توئیت شعبانی، وزارت امور خارجه و حتی هیچکدام از رسانههای داخلی و خارجی خبری مبنی بر اینکه قرار است لاریجانی و «وانگیی» با یکدیگر ملاقات کنند، منتشر نکردند.
این مساله حکایت از این دارد که دوتابعیتیها و افرادی که متهم به جاسوسی از ایران هستند و این روزها به دامان کشورهای غربی پناه بردند، هنوز هم ارتباطات وسیعی در داخل ایران دارند که این میتواند زنگ خطری برای کشور باشد.
کد خبر 5175909 طیبه بیاتمنبع: مهر
کلیدواژه: حسن روحانی سیروس ناصری لندن وانگ یی عبدالرسول دری اصفهانی مجلس شورای اسلامی علی لاریجانی محمد نهاوندیان جواد کریمی قدوسی محمدعلی شعبانی برجام محمدجواد ظریف وزارت امور خارجه اسرائیل بانک مرکزی ایالات متحده امریکا سریال گاندو حجت الاسلام حسن روحانی مجلس شورای اسلامی هیئت دولت تولید پشتیبانی ها و مانع زدایی ها سعید خطیب زاده حسن روحانی جمهوری اسلامی ایران برجام افغانستان عربستان سعودی ایالات متحده امریکا پاکستان ایران تیم مذاکره کننده هسته ای محمدعلی شعبانی دری اصفهانی تیم هسته ای امور خارجه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۰۳۵۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سعید لیلاز: افشای فایل صوتی ظریف، عمدی بود
به گزارش تابناک، محمد ایمانی در کانال تلگرامی عقل و انصاف نوشت: اردیبهشت ۱۴۰۰، درز فایل صوتی گفتوگوی محرمانه ظریف با «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری»، اعتراض بسیاری را موجب شد. او در این مصاحبه، عملکرد شهید سلیمانی را زیر سؤال برده و عملکرد نیروهای نظامی را موجب ناکامی برجام معرفی کرده بود.
سه سال بعد، سعید لیلاز که فرد مصاحبهکننده بود، میگوید افشای آن فایل (که قرار بود محرمانه و برای ثبت در آرشیو و اسناد ملی باشد) عمدی بوده است!
لیلاز در گفتوگو با شرق، درباره این که چرا حامی مذاکره بود اما منتقد برجام شد، میگوید: من آن زمان موافق مذاکرات برابر بودم. اتفاقا اگر ما برجام یک را امضا نمیکردیم و به شکست نمیرسید، من مخالف جدی برجام ۲ و ۳ نبودم؛ ولی وقتی برجام این سرنوشت را پیدا کرده است، دیگر برجامهای بعدی فایدهای ندارد. مخالفت من نتیجه یک سیر تحلیلی از تطور تاریخی مذاکرات و نتیجه آن است. وقتی ما نتیجه برجام را در شرایط کنونی میبینیم، واقعا دیگر نباید نگاه مثبتی به مذاکرات نابرابر- تاکید دارم مذاکرات نابرابر- داشت.
او درباره افشای فایل گفتوگوی محرمانهاش با ظریف اظهار کرد: من از گفتن جزئیات خودداری میکنم. سربسته میگویم که ماجرای انتشار آن فایل، بدون آنکه بگویم چه کسی چه کاری کرد، یکی از اهداف و دلایل افشاگری آن، با هدف ارسال پالس بود که اگر دولت بایدن میخواهد برای احیای برجام کاری بکند، در همین ماههای منتهی به پایان دولت روحانی باشد که احیای برجام بتواند به جریان همسوی دولت روحانی برای تداوم قدرت کمک کند و دولت بایدن متاسفانه حتی همین کمک را هم نکرد.
لیلاز میافزاید: «آمریکاییها در دولت بایدن، نه در چند ماه پایانی دولت روحانی کاری برای احیای برجام کردند که مثلا به سود اصلاحطلبان و میانهروها تمام شود و نه حتی در دولت رئیسی توانستند برجام را احیا کنند که به سود اصولگراها باشد.
او میگوید: اکنون ایران زمین بازی را عوض کرده. غنیسازی را تا ۶۰ درصد برده، فلز اورانیوم تولید کرده و سانتریفیوژهای نسل جدید را هم به کار برده است. پس دیگر روند بازی عوض شده است. چرا؟ چون ایران فهمیده اگر کماکان به انفعال و مماشات ادامه دهد، حد یقفی برای زیادهخواهی آمریکا وجود ندارد و مرتبا جلوتر میآید».
یادآور میشود ظریف در مصاحبه مورد بحث، عملکرد شهید سلیمانی را زیر سؤال برده و به دروغ، این عملکرد و عملکرد نیروهای نظامی را موجب ناکامی برجام معرفی میکند.
ظریف به شکلی مغرضانه و تحریفآمیز گفته بود: «من دیپلماسی را بیشتر برای میدان هزینه کردم، تا میدان برای دیپلماسی هزینه شده باشد. هیچ زمانی نتوانستم به فرمانده میدان [نظامی] بگویم کاری را بکن، چون در دیپلماسی نیاز دارم. تقریبا هربار که من برای مذاکره رفتم، این سلیمانی بود که میگفت میخواهم تو این خاصیت یا نکته را بگیری. وقتی میدان [نظامی] تصمیمگیر باشد، این میشود. وقتی که میدان بخواهد بر استراتژی کشور حاکم شود، این میشود که میتوانند با ما بازی کنند.»
ظریف همچنین گفته بود: «بین ۲۳ تیر ۹۴ که برجام نهائی شد تا ۲۶ دی ۹۴ که برجام به مرحله اجرا درآمد، پشت سر هم اتفاقاتی افتاد که به توافق ضربه زد؛ سفر سلیمانی به روسیه، گرفتن دو قایق جنگی آمریکایی (۲۲ دی ۹۴)، نوشتن مرگ بر اسرائیل روی موشک و... سفر آقای سلیمانی به روسیه، به اراده مسکو شکل گرفت، نه به اراده ما. ادعا میکنیم که آقای سلیمانی، پوتین را به جنگ کشید. اما پوتین تصمیمش را گرفته بود.».
این روایت غلط -که آمریکا را برای گردنکشی و گروکشی بیشتر در مذاکرات احیای برجام تشویق کرد- در حالی بود که خبرگزاری آسوشیتدپرس درباره سفر شهید سلیمانی به مسکو نوشته بود:
«دیدار مهم ژنرال سلیمانی با پوتین، نقشی مؤثر در نقشآفرینی روسیه در جنگ سوریه داشت. یکی از قدرتمندترین مقامات نظامی ایران، نشستی سه ساعته را با پوتین داشت تا او را متقاعد کند. سلیمانی و پوتین، نقشهها و عکسها را بررسی کردند و به تبادل اطلاعات پرداختند. بررسیها نشان داد گروههای تروریستی، در صورتی که مسکو وارد عمل نشود، فعالیتشان را به نزدیکی روسیه در قفقاز گسترش خواهند داد. در این نشست درباره برنامه تشکیل یک مرکز مشترک تبادل اطلاعات میان عراق، سوریه، ایران و روسیه توافق شد. این نقشآفرینی، حاکی از نفوذ شدید ایران در منطقه است».
منبع: ايسنا